۱۳۸۷ شهریور ۲۳, شنبه

آن‌چه ما عرضه می‌كنيم، همه مشكلات شما را حل نمی‌كند، اما دست كم اين امكان را فراهم می‌كند كه تصور درست‌تری از مشكل‌تان داشته باشيد

زندگی‌تان را در ترافيك هدر ندهيد



«سونا» يك ايستگاه راديويی در استرالياست كه اطلاعات تازه به تازه مربوط به ترافيك را بر روی موج اف.‌ام. برای دستگاه‌های «مسيرياب» خودروها می‌فرستد. اين ايستگاه پيش از اين، ملبورن را پوشش می‌داده، و از اين پس، سيدنی و بريسبين هم به محدوده خدماتش اضافه شده است. خوانندگان ارجمندی كه در آن حوالی زندگی می‌كنند، لابد اين روزها، اين سه بيلبورد را در مسيرهاشان می‌بينند.

يك نظام «مسيرياب» خوب، كارش فقط اين نيست كه مسيرهای باز و قابل عبور را نشان آدمی‌زاد بدهد تا امكان زودتر رسيدن به مقصد فراهم شود. يك نظام «مسيرياب» خوب، از آن‌جا كه نمی‌تواند معجزه كند، در مواردی كه هيچ مسيری به مقصد گشوده نيست هم بايد اين را «بفهمد» و آن را به سرنشينان اعلام كند، تا آن‌ها هم تكليف خود را بدانند و برای آن‌كه «وقت و زندگی‌شان در ترافيك تلف نشود»، همان‌جا در درون خودرو، جشن تولدی اگر دارند، مراسم شب سال نو و يا ازدواج را برگزار كنند! اين باطراوت‌ترين و پيچيده‌ترين تعبير و تلقی از كارايی‌های يك «كالا» و شيوه تصوير كردن شعار تبليغاتی آن ا‌ست كه اين اواخر ديده‌ام: آن‌چه ما عرضه می‌كنيم، همه مشكلات شما را حل نمی‌كند، اما دست كم اين امكان را فراهم می‌كند كه تصور درست‌تری از مشكل‌تان داشته باشيد.

۱۳۸۷ شهریور ۲۲, جمعه

سینمای چهار فصل







سینمای چهار فصل
امروزه همه می‌دانند تنها با اتکا به صادرات اقتصادی نمی‌توان در میان قدرت های برتر دنیا قرار گرفت.بلکه در کنار صادرات و تولیدات اقتصادی باید به تولیدات فرهنگی و هنری نیز روی آورد.اگر می‌خواهیم در دنیا اعتماد جهان را به خود جلب کرده و بیش از پیش خود را به دیگران بشناسانیم ناگزیر به حضور پر رنگ تر در عرصه های فرهنگی هنری هستیم.کشور های آسیای شرقی و جنوب شرقی به خوبی به این رمز موفقیت پی برده و در کنار توجه خود به تولیدات صنعتی اقدام به صادرات فرهنگ و تاریخ غنی خود نیز نموده اند.در بین این کشور ها ژاپن در هر دو بخش صنعت و فرهنگ در میان سایرین برتر بوده و زودتر با معرفی فیلمسازان بزرگ خود که برخی مانند میزوگوچی، اوزو ، کوروساوا ...در میان بهترین های تاریخ سینما قرار دارند به صادرات فرهنگی پرداخت.در یک دهه اخیر کشور کره جنوبی هم در کنار صادرات اقتصادی، اقدام به صدور محصولات فرهنگی کرده است.پخش سریال های تلویزیونی با موضوعات تاریخی – افسانه ایی مانند جواهری در قصر و امپراتور و دریا که در ایران نیز بسیار مورد استقبال قرار گرفته است از جمله این فعالیت هاست.این موضوع موجب شده است بستری جدید برای کشف استعداد های بکر و ناب سینمای کره نیز بوجود آید. با کنجکاوی بیشتر منتقدین و مخاطبین جدی تر در سینمای کره دو فیلمساز متفاوت و صاحب سبک به نام های کی داک کیم و چان ووک پارک کشف شدند



.
این روز ها به دیدن تعدادی از فیلم های کی داک کیم مشغولم.در ایران این فیلمساز را بخاطر فیلم درخشان "بهار، تابستان، پائیز، زمستان ... و بهار" که داستان زندگی یک راهب و پسری است که برای تعلیم در یک معبد پیش او آمده است، می‌شناسند. ما با مشاهده گذران فصل ها و سال ها بیشتر با زندگی و رخدادهای مرشد و شاگرد آشنا می‌شویم.این فیلم با لوکیشن بکر و کارگردانی عالی و خلق فضا های فوق العاده هر مخاطبی را برای پیدا کردن سایر آثار این فیلمساز کنجکاو کرد.در طول فیلم هیچ یک از شخصیت های اصلی نام ندارند.گاهی در این فیلم و یا حتی فیلم های دیگر این فیلمساز چهره برخی شخصیت ها نیز دیده نمی‌شود (مانند زندان بان در فیلم Breath ) که بر پایه اعتقادات بودائیسم که باید هویت و خود بودن را فراموش و خود را وقف کرد، است.در فیلم "بهار، تابستان ..." فقط افسر پلیس که راهب نیست "اسم"دارد.هرچند داستان این فیلم و چنین مؤلفه های بیشتر بر پایه نمادهای عرفان شرق و بودا بوده و برای مخاطب غیر کره ایی(نا آشنا به بودائیسم) درک آنها سخت است ولی مخاطب غربی و حتی ایرانی با درک حداقلی مفاهیم اصلی نیز می تواند با فیلم ارتباط برقرار کند.این فیلم در دنیا موجب شد مردم تمایل فراوانی به مطالعه عرفان شرق پیدا کرده تا بتوانند بیشتر با نمادهای فیلم ارتباط برقرار کنند هرچند ذکر مجدد این نکته ضروریست که بدون دانستن چنین مفاهیمی نیز فیلم اثری درخشان تاثیر گذار و کاملن تفکر برانگیز است


.
سه فیلم دیگری که اخیرن از این فیلمساز دیدم Breath ،3-Iron ،Time است.به لحاظ سبک و ساختار هر سه (هر 4 فیلم ) بسیار نزدیک به یکدیگرند.در فیلم های کی داک کیم به نوعی تنفر و انزجار شخصیت ها، از آنها انسان های متفاوتی می سازد.البته گاهی تنفر به خشم و انتقام نیز تغییر می یابد.خود کیم اعتقاد دارد این خشم یا تنفر بیشتر "عدم درک" است.او می گوید زمانی فیلمی می سازد که یک موضوعی را متوجه نشود این عدم فهم موضوع موجب ساخت فیلم و در نتیجه درک بیشتر موضوع برای کارگردان می‌شود.شخصیت های فیلم های کیم انسانهای تنهایی هستند.آنها به دنبال یافتن مکمل خود هستند.این مکمل گاهی مانند 3-Iron یکی شدن روحی پدید می آید. روابط زوج ها در فیلم های داک بسیار متفاوت است.عشق، بسیار متفاوت از معنای آن در آثار غربی است.زن کره ایی معمولن موجودی فداکار و ضعیف است که مورد تجاوز فکری مرد قرار گرفته و تحت تاثیر مرد است.
در فیلم 3-Iron سان هوا پسر جوانی است که شب ها را به صورت مخفیانه در خانه هایی که صاحب خانه در آن اقامت ندارد می‌گذراند.او در غیاب صاحب خانه، اقدام به شستن لباس های صاحب خانه و تعمیر وسایل آنها کرده و شب را در آنجا می‌گذراند و پیش از رسیدن صاحب خانه، خانه را ترک می کند.او معمولن به هر خانه‌ایی که می‌رود عکس یادگاری نیز می‌گیرد.در یکی از شب ها به خانه‌ایی پای می‌گذارد که فکر می کند خالی است.بعد از انجام امور عادی متوجه می شود زنی تنها به نام تائه سوک در خانه است.این زن که مورد تهاجم همسرش قرار گرفته است در کمال درماندگی و عجز قرار دارد.بعد از بازگشت مین گیو - همسر زن- و اقدام مجدد شوهر در زدن زن، سان هوا با چوب گلف و توپ گلف اقدام به تنبه مرد کرده و با زن سفری را در شهر آغاز می کند.زن ها معمولن در آثار داک مانند تائه افرادی هستند که بدنبال یک نیمه پنهان هستند.در خانواده تحت تاثیر جامعه مرد سالار قرار دارند.عشق برای آنها لغت گمشده ایست و لذا بدنبال اولین جرقه های عشقی دنبال رو می شوند.این رویدادها در Breath و Time نیز به همین گونه تکرار می شوند.در Breath ژین ژانگ از روی تصاویر تلویزیونی در ابتدا کنجکاو زندگی یک قاتل زندانی که به زودی قرار است اعدام شود و هر بار دست به خود کشی ناموفق میزند، می شود و پس از آن بین این دو با ملاقتهای که انجام می دهند ارتباط عاطفی پدید می آید.
در آثار کی داک کیم مولفه ها و نشانه های ثابت و مشترک هم در سبک و هم در داستان فراوانند.فیلم های کیم دیالگ کم دارد.به ندرت شخصیت های اصلی صحبت می‌کنند.صحبت های آنها معمولن بیش از یک یا دو جمله نیست.این کم بودن دیالگ ها به طوری است که در فیلم 3-Iron سان هوا و تائه سوک که عاشق یکدیگر می‌شوند و در پایان نیز به وصال می‌رسند در طول فیلم حتی یک بار نیز با یکدیگر صحبت نمی‌کنند در حالیکه بیش از نیمی از فیلم را در کنار یکدیگر هستند.در Breath نیز همین اتفاق برای ژین ژانگ و یوان اتفاق می‌افتد که فقط در بخش هایی ژین ژانگ به صورت مونولوگ صحبت می کند ولی حتی یک کلام در طول فیلم از یوان نمی شنویم.در فیلم های کیم معمولن زندان حضور دارد.این زندان یا به صورت زندان های معمول در جامعه و یا زندان های ساخته شده شخصی است.در زندان افراد به تربیت روحی خود می پردازند.این تربیت روحی گاهی مورد استفاده نیات شوم و گاهی خیر قرار می گیرد.فیلم های کیم بسیار مذهبی است.تاثیر فراوان مذهب در آثار کیم مشهود است.شخصیت های کی داک کیم همانطور که عنوان شد یا تنها هستند یا جامعه گریز و یا خانواده گریز.عشق زن و مرد در فیلم های کیم در خانواده تحت تاثیر نگاه جامعه مرد سالار است.
استفاده از نماهای ثابت و حرکت کند دوربین در کنار تدوین آرام آثار کی داک کیم را بسیار تامل بر انگیز می‌کند.استفاده از نور در فیلم هایش مشهود است.زمان در طول فیلم های کی داک کیم بسیار زود می‌گذرد و بعد از فیلم است که تا مدت ها ذهن مخاطب درگیر فیلم می‌شود.از مؤلفه های ثابت زیادی در آثارش استفاده می کند.حضور چهار فصل در فیلم بهار، تابستان ... و مشابه آن در Breath، حضور زندان در Breath و 3-Iron، حضور پر رنگ مذهب و عرفان شرق، نقش پر رنگ زن، تقابل کره مدرن در مقابل کره سنتی دارای آرامش و معرفی سنت ها، تنفر ، خشم و انتقام و ... از مؤلفه های آثار این فیلمساز کره ایست.صحبت از نمادها و قصه های آثار این فیلمساز گزافه گویی است.آثارش به قدری تصویری است که نمی توان آنها را به متن تبدیل کرد و صرفن با دیدن آثارش است که مخاطب می تواند به درکی از اثرش برسد

.

کی داک کیم در 20 دسامبر 1960 در کره متولد شد.در پاریس به تحصیل هنر پرداخت و به فیلمسازی روی آورد.در دنیا او را با فیلم The Isle شناختند و پس از آن با Bad Guy و چهار فیلم ذکر شده در متن فوق مطرح شد.کیم اکنون به پای ثابت فستیوال های مهم سینمایی جهان تبدیل شده است.از مهمترین جوایزی که او کسب کرده جایزه بهترین فیلم برلین برای فیلم Samaria ، دریافت 3 جایزه اصلی ونیز برای فیلم 3-Iron و ... است.فیلم های کیم کمی حوصله می خواهد ولی بعد از دیدن آثارش مخاطب به نسبت میزان درکش از آن لذت می برد.او اکنون از بزرگترین فیلمسازان سینمای مستقل است.

۱۳۸۷ شهریور ۱۸, دوشنبه

معرفی ۸ جستجوگر که اسمشان را هم نشنیده اید!
توسط : آرمان
۱۸ شهریور , ۱۳۸۷
جستجوگر های زیادی در سراسر اینترنت وجود دارند.جستجوگر هایی هستند همانند گوگل و یاهو که این امکان را دارند که برای انواع چیز ها جستجو کنند.در این میان جستجوگر های نامشهوری هم در این عرصه وجود دارند که فقط برای چیز هایی خاص جستجو میکنند.ما ۸ سایت از این نوع را برای شما آماده کرده ایم که میتوانید آنها را در ادامه این مطلب ببینید.این جستجوگر ها هر کدام برای جستجوی چیز متفاوتی ساخته شده اند که برای هر کدام کاربرد آنهم نیز ذکر شده است:
۱- Deligio

این سایت از برترین سایت های جستجوی نرم افزار و برنامه های کامپیوتری است که شما با استفاده از اون میتونید دنیای وب را برای نرم افزار مورد علاقه تان جستجو کنید!
۲- Yoozila!

این سایت از قوی ترین سایت های جستجوگر جهان است.این سایت همانند سایت گوگل و یاهو توانایی سرچ در وب،عکسها،ویدیوها،بلاگها و …. را دارد.این سایت همچنین میتواند همانند گوگل از تنظیمات آن استفاده کنید.این جستجوگر همچنین هنگام وارد کردن کلمات از طرف شما به شما پیشنهاداتی نیز ارائه میکند.از جمله دیگر امکانات دیگر این موتور جستجو میتوان به امکان فیلتر خانوادگی و مذهبی و … اشاره کرد.
۳-Pdf Search Engine

این سایت سایتی برای جستجوی کتاب های الکترونیکی است.شما با استفاده از این سایت که به زبان های بسیاری ترجمه شده میتونید به کتاب های مورد علاقتون با فرمت پی دی اف دسترسی پیدا کنید.
۴- Addictomatic

این وبسایت موتور جستجوگری برای اخبار و مطالب هست.شما با استفاده از این سایت میتونید به مطالب سایت های بزرگ (طبق جستجویتان) دسترسی پیدا کنید.این سایت قابلیت جستجو در عکس ها و ویدیو ها را هم دارد.این وبسایت در واقع جستجوگری برای جستجو در توییتر،تکنوراتی،گوگل بلاگ،اسک.کام،فلیکر و … است.
۵- FindSounds

این سایت سایتی برای جستجو کردن موسیقی هاست.در واقع این شما میتونید با استفاده از این سایت به دنبال فایل های موسیقی در جهان وب بگردید.شما همچنین میتوانید با استفاده از تنظیمات جستجوی این سایت محدوده نتایج را کاهش دهید.
۶- Scour

این سایت از برترین سایت ها در زمینه جستجو است! آنرا حتما امتحان کنید! شعار این سایت این است:جامعه را جستحو کنید!
۷-Tag Galaxy

شما با استفاده از این جستجوگر میتوانید با وارد کردن کلمه کلیدی مورد نیاز خود عکس ها را در فلیکر جستجو کنید! این سایت دارای طراحی بسیار زیبایی است.
۸-Retrevo

شما با استفاده از این جستجو گر میتونید بازنگری ها و شرح هایی که بر وسایل الکترونیکی نوشته شده است را بخوانید.هنگامی که شما برای چیزی در این سایت جستجو میکنید نتیجه ها در بخش های مختلفی همچون بلاگها،مقالات،فروشگاه ها و… در اختیار شما قرار میگیرند.


۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۸, شنبه

آقای طراح با لباس‌های نستعلیقی



گفت‌وگو با طراح مد ایرانی در آمریکا


آقای طراح با لباس‌های نستعلیقی
نامش حالا با لـُنگ‌هایی که به شکل دامن، روسری و شال روی سروکول مانکن‌ها حس‌وحال جدیدی به مفهوم این دستمال یا پارچه حمام سنتی داده، دوباره سرزبان‌ها افتاده است.
نیما بهنود همان طراح لباس ایرانی مقیم نیویورک است که با طرح‌هایی از خطوط نستعلیق و شکسته‌ فارسی تی‌شرت‌های خاصی را طراحی کرد و با گذشت مدت کوتاهی از شروع کارش این نوع تی‌شرت بین آمریکایی‌ها و ایرانی‌ها به شدت محبوب شد.
این طراح سی و دو ساله، که چهارسال پیش از مدرسه‌ مد نیویورک فارغ‌التحصیل شده، هیچ‌وقت فکر نمی‌کرده بتواند با چاپ دستی مُهرهای قدیمی و خطوط نستعلیق فارسی روی تی‌شرت‌ روزی نام ایران را زیر نور فلاش عکاسان مد بیاورد:" روزهای اولی که این ایده به ذهنم رسید، با ترس و لرز با افراد مختلف مشورت می‌کردم. تقریبا ۹۰ درصد کسانی هم که به من کمک فکری می‌دادند، نگاه چندان مثبتی به این شیوه نداشتند."
شعر و نوشته فارسی روی لـُنگ یا جامه حمام قدیمی ایرانی ‌
با همه این تردیدها او با مارک «NIMA NY » بعد از مدت کوتاهی توانست با عرضه و فروش این نوع خاص تی‌شرت، به اوج شهرت برسد.
تنها چیزی که باعث می‌شد هشت سال پیش برای شروع خیلی مطمئن نباشد، این بود که باور نمی‌کرد در تمام این سال‌‌ها و با وجود طراحان لباس موفق ایرانی در دنیا، کسی به فکر استفاده از خط ، فرم و اشکال‌ ایرانی و حتی خاورمیانه‌ای روی لباس‌ها نیفتاده باشد.
شش فروشگاه « NIMA NY» در دوبی و سه فروشگاه در عربستان فعال هستند و در آمریکا و اروپا هم فروشگاه‌هایی با همین "نشان تجاری" طرفداران زیادی دارند.
در ایران نوع تقلبی تی‌شرت‌های او در حال دوخت و فروش است. ولی نیما می‌گوید، قبلا حدس می‌زده که مشابه‌سازی این ایده پیش می‌آید. مدتی‌ است که چندین گروه در ایران و آمریکا در حال کاری هستند که خود نیما دوست ندارد اسمشان را " کپی" بگذارد

.
گروه « NIMA NY» در لندن، فرانسه، تورنتو، ونکوور و بخش‌های مختلفی در آمریکا نمایش یا «شو» لباس داشتند. این تی‌شرت‌ها با چاپ دستی طرح، نوشته یا مهرهایی که معمولا از بازارهای قدیمی در ترکیه، مراکش و ایران تهیه و دوخته شده‌اند، بین ۶۰ تا ۱۲۰ دلار قیمت دارند.
این روزها این لباسها را می‌توانید بر تن هنرمندان سرشناس آمریکایی و حتی مدل‌های معروف بین‌المللی ببینید؛ خواهران هیلتون، جیم کری، هایدی کلوم(مدل معروف آلمانی) و ... از مشتریان پرو پا قرص او هستند .میترا حجار و بهرام رادان هم، دو بازیگر معروف سینمای ایران هستند که تا امروز تی‌شرت‌های «نیما.ان.وای» را ‌پوشیده‌اند.
نیکی هیلتون یکی از طرفداران نیما.ان.وای است
او این روزها در حال گسترش کار خودش هست؛ برای همین ‫لـُنگ‌های جدید را به بازار می‌فرستد و به فکر کار کردن این طرح‌ها روی لباس شب زنانه است.
با نیما بهنود، فرزند روزنامه‌نگار معروف (مسعود بهنود)، در مورد کاری که شروع کرده، انتظارت و مشکلات آینده‌اش در دنیای مد صحبت کردم.

«چو ایران نباشد، تن من مباد» در تن یک مانکن آمریکایی‌ یا اسپانیایی برای شما شاید به‌عنوان یک طراح، فقط کار به نظر بیاید، ولی برای یک ایرانی که این طرح را می‌بینند چه حس و حتی فکری را به وجود می‌آورد؟
درست است، اگر یک ایرانی به آن نگاه کند، حس ملی‌‌گرایی نسبت به آن خواهد داشت. بالاخره وطنش است. ولی جوری که من به آن نگاه کردم، از این دیدگاه نبود. دلم می‌خواهد نظرها را جلب کنم به این که دنیا جوان‌های داخل ایران را ببیند. اصلا می‌تواند ایران نباشد. درست است که من از نوشته‌های فارسی استفاده می‌کنم، چون زبان فارسی را بهتر از زبان‌های دیگر بلدم. ولی منظورم از این کار فقط یک کشور در دنیا و آن هم ایران نیست.
ببینید، دنیای مد بسیار وسیع است وبا یک‌سری گروه‌های خاص مونوپولی شده است. در صورتی که گروه‌های کوچک‌تری هستند با فرهنگ‌های خیلی جالب‌تر که دیده نمی‌شوند. حالا اگر یک مانکن خارجی لباسی با جمله «چو ایران نباشد...» را بپوشد، درست است که دارد فکر و هدف من را نشان می‌دهد، ولی در واقع هدف مستقل دیگری را هم نشان می‌دهد؛ این که دنیای مد یک بعدی نیست.
نیما بهنود، معتقد است طراح باید طرز فکر شخصی خود را الگو قرار دهد تا از بقیه مارک‌ها تقلید نکند
اشاره کردید به این که در دنیای مد فضای مونوپولی وجود دارد؛ در رقابت با برندها و مارک‌های دیگر وقتی شما با نشان تجاری «نیما. ان. وای» وارد می‌شوید، چقدر امکان دارید که جلو بروید؟ اصلا راه برای طرح‌هایی مثل این کار چقدر باز است؟
باید تلاش زیادی کرد. با دانسته‌هایی که تا حالا جمع کرده‌ام در این رشته و درسی که خواندم، به این نتیجه رسیده‌ام که نیویورک بسیارزمینه‌ درستی برای شروع این حرکت دارد. یعنی من اگر در فرانسه، لندن یا در جای دیگری بودم، نمی‌توانستم به این سرعت و یا به نحوی که تنظیم کردم پیش بروم. همه اینها به‌خاطر این است که نیویورک بیشترین تحمل را دارد.
و البته بیشترین رقابت را هم در مد دارد!
بیشترین رقابت هم در آن وجود دارد که در واقع فعالیت را سخت‌تر می‌کند. تمام کسانی که وارد این عرصه می‌شوند، به‌خاطر این که مد یک صنعت بسیار خشن است، احساس می‌کنند باید از قبلی‌ها پیروی بکنند و خیلی جرات نمی‌کنند که ایده‌ای از خودشان بیاورند. به‌خاطر این که فرصت‌اش را ندارند که روش جدیدی وارد عرصه مد کنند و منتظر بمانند آن هم رد بشود تا هم از نظر مالی و هم از نظر فکری لطمه‌‌ بخورند.
در واقع به خلاقیت طراح اشاره می‌کنی که می‌تواند باعث شود از ابتدا راه خودش را در این صنعت باز کند؟
بله... من می‌گویم اگر فکر کنند که از نظر شخصی چه عناصری دارند که متفاوت است، بیشتر جواب می‌گیرند. برای مثال می‌گویم، کریستین دیور طرحی‌هایی که ارائه کرده و پرطرفدار است، از یک ایده شخصی درآمده؛ دیور بعد از جنگ جهانی سعی کرد لباس‌هایی درست کند که روحیه‌ شکست‌خورده‌ مردم فرانسه را بهبود ببخشد. او نه می‌خواست معروف بشود و نه دنبال ثروت از این راه بود. ولی چون روش و طرحی را از درونش شکل داد و خیلی هم مواظب بود که درست انجام بشود، تبدیل به این مارک بزرگ شد. من معتقدم، آن طرز فکر را الگو قرار بدهیم، نه نتیجه‌ نهایی را. یعنی اگر کسی از کشور مکزیک می‌خواهد طراحی کند، ببیند در فرهنگ خودش چه چیزهایی هست یا از آنها چه جوری می‌تواند استفاده کند.
طرح‌های « NIMA NY» در حال گسترش روی انواع لباس‌هاست
همین مارک‌‌های بزرگ مثل کریستین دیور، سال‌هاست به‌خاطر اسم یا برند پایدار مانده‌اند، در عین‌ حال رو به تکرار آورده‌اند و شاید در بسیاری از مواقع نگاه یا رویه جدیدی برای ارائه نداشته باشند. شاید این نکته‌ای که اشاره می‌کنی، نقطه شروع است برای این که یک طراح مد به‌خصوص از یک کشور شرقی بتواند روی سکوی پرتاب بایستد.
درست می‌گویید، همینطور هم هست. برای شروع است و حرکت اولیه به نظر من خیلی مهم است، این که به‌خاطر چی باشد و هدف شهرت و پول است، یا نشان‌دادن زاویه‌ای از یک فرهنگ، مهم است؟
آن حرکت اولیه اگر درست باشد، حدود ۸۰­ ۷۰ درصد راه طی شده و بقیه‌ موارد معمول روزمره می‌شود.همانطور که شما می‌گویید، نه تنها مارک دیور، بلکه فعالیت مارک‌های دیگر هم به صورت روزمره درآمده‌. به‌خاطر این که بازدهی بالاست و هرچه تحویل بازار بدهند خریده می‌شود. این اتفاق تقریبا برای همه‌ مارک‌ها می‌افتد، چون دیگر وارد بازاری می‌شوند که فقط فروش مهم است. هیچ مارکی را ندیده‌ام که از روز اول کاملا صادق باشد و با همان هدف اولیه که شروع کرده، پیش برود.
مارک «نیما. ان. وای» چطور؟ برای شروع، غیر از دوست داشتن کار و به جز علاقه‌ای که به ایران داشتی، هدف خودت صادقانه چه بود، و آیا تا امروز خودت صادق مانده‌ای در این روند؟
من هنوز در ابتدای راهم. اما هرچه می‌گذرد، می‌فهمم گروه‌مان در مورد مد هیچی نمی‌داند و به این فکر می‌کنیم که چقدر کارهای جدید می‌توانیم بکنیم. در واقع هنوز مثل یک مشت بچه‌ که هیجان‌زده هستند با این موضوع برخورد می‌کنیم. واقعا فکر نمی‌کنم به نحوی که از دور تصور می‌شود ما بزرگ شده‌ایم، ما بزرگ نشده‌ایم. ولی تا حالا همان هدف اولیه حفظ شده است.
اشاره کردی به روزهایی که در پیش داری. نیما بهنودی که از کارکردن روی شلوارهای جین و لباس‌های وارداتی در ایران کارش را شروع کرد و با ارائه طرح‌هایی از مُهر قدیمی میرزاکوچک خان روی تی‌شرت در مهمانی خیریه برای کمک به بم (خارج از ایران)، به شهرت رسید و حالا حتی چند فروشگاه به نام خودش دارد، برداشت‌اش از مد چقدر تغییر کرده؟
روزهای اول، قبل از این که مقیم شهر نیویورک شوم ودر کالیفرنیا زندگی می‌کردم، نگاهم خیلی مثبت‌تر بود به دنیای مد. مثل هر موضوعی که وقتی از بیرون نگاه می‌کنید، جذابیت‌اش خیلی بیشتر است و وقتی واردش می‌شوید، تازه متوجه می‌شوید که خیلی متفاوت است با تصوراتت.
وقتی تحصیلاتم را در این رشته در نیویورک ادامه دادم، علاقه‌ام که خیلی بیشتر شد، ولی تاریکی درونش را هم بیشتر دیدم. با این حال تا امروز با تمام بدی‌هایی که در صنعت مد هست، از لحاظ کارهایی که آدم‌هایش درون آن انجام می‌دهند، من هنوز خیلی به این صنعت علاقمندم.
نیما.ان.وای شوهای مختلفی در لندن، فرانسه، تورنتو، ونکوور و نیویورک داشته است
آن بخش تاریک صنعت مد، دقیقا کدام شرایط یا قسمتی‌ست که بیشتر اذیت‌ات می‌کند؟
مثلا یک شو یا نمایش لباس را می‌بینیم که چهارده­ پانزده‌ مدل لباس‌ها را می‌پوشند و دفیله می‌کنند و یک‌سری هم عکس می‌گیرند و طراح هم در نهایت می‌آید و می‌رود.
در واقع بعد ازاین که نگاه بکنیم، می‌بینیم که روحیه‌ چهارده‌­ پانزده‌تا مدل جلوی دید چندین هزار نفر قرار گرفته و خیلی حالت سختی است. از بیرون زیباست، ولی درونش را که ببینیم خیلی مسائل و مشکلات در آن نهفته است.
برای همین یکی از کارهایی که من از روز اول کردم و تا الان هم ادامه دادم این است که مدل‌هایم را فقط به‌خاطر اندازه ابعاد بدن، زیبایی صورت و نوع هیکل‌شان انتخاب نمی‌کنم و با آنها در این روند رابطه برقرار می‌کنم، صحبت می‌کنم. برای همین است که تعداد زیادی از آنها تا امروز با گروه من هستند.
با وجود اینکه مدل‌های معروف و بزرگی‌اند و برای مارک‌های خیلی بزرگ‌تر از من به طور تمام وقت کار می‌کنند، ولی درون آنها چیزی بود که من احساس کردم باید مثل یک کارگردان کار کنم که می‌خواهد هنرپیشه‌هایش را انتخاب بکند و هر دو طرف باید نسبت به کار یک پس‌زمینه ذهنی داشته باشند. آن هم به‌خاطر این است که همیشه می‌ترسیدم و فکر می‌کردم اصلا از من برخواهد آمد که یک‌سری آدم را بگیرم و فقط بخاطر شکل ظاهری از آنها استفاده کنم؟
یعنی از نقطه ضعفی که می‌توانسته مد برای یک مانکن لباس داشته باشد، یا از آن موردی که ممکن بود خودت در این صنعت دوست نداشته باشی، به‌عنوان نقطه مثبت کار خودت استفاده می‌کنی؟
می‌شود اینطوری هم گفت. با این وجود من هنوز در این کار بعد از چهار­ پنج سال، آن تاریکی‌ای که از آن سراغ دارم، ندیده‌ام. وضعیتی که مثلا مجبورند یک‌سری کارها را انجام دهند و حقوق کافی نگیرند و بروند، به نظر من کار خیلی سختی است. از یک جهت دیگر کسانی که کارهای خیاطی و تولید را انجام می‌دهند، هم با سختی‌های خاصی روبه‌رو هستند در این صنعت. جز آن محصول نهایی و آن چیزی که شما از دوربین تلویزیون‌های دنیا می‌بینید، بقیه‌اش خیلی خیلی در سطح پایین است.
برگردیم به لباس‌هایی که خودت طراحی می‌کنی. تا جایی که من یادم هست، سالها پیش طرح‌ها و خطوط ژاپنی و چینی و حتی هندی روی لباس‌ها مد شده بود. ولی زمان زیادی طول نکشید. فکر می‌کنم به سرعت طرفدارهایش را از دست داد.
بله. دوره خطوط هندی روی لباس خیلی کوتاه مدت بود. علت آن این بود که خیلی آن را با دنیای یوگا، بودیسم و مذهب مرتبط کرده بودند. خطوط ژاپنی‌ و چینی خیلی عمرشان طولانی‌تر بود، ولی آن‌ها هم از بین رفت. یعنی از سال‌های ۵۰­ تا۱۹۴۰ ادامه داشت و تا همین الان هم هنوز جاهایی دیده می‌شود.
گروه « NIMA NY»
بنابراین فکر می‌کنید خط فارسی در این دنیای بی‌رحم مد چقدر دوام بیاورد؟
فکر می‌کنم علت این دوره‌های کوتاه مدت این است که ایده در یک سبک گیر می‌کند و فقط روی یک شکل و جنس از آن استفاده می‌شود.
کاری که ما می‌کنیم این است که از چارچوب تی‌شرت بیرون بیاییم. یک‌سری کمربند چرمی، شلوار و کت در دست تهیه است. تا چندماه دیگر هم بیرون می‌آیند. الان من سعی می‌کنم نشان بدهم که خط فارسی، یا این شکل‌ها و مُهر‌های خاورمیانه‌ای فقط روی تی‌شرت نیست که قشنگ می‌شوند و استفاده از آنها روی لباس شب زنانه یا روی روسری و دامن‌های مختلف هم خوب می‌شود.این کاری است که ما می‌کنیم تا این ایده را نگه داریم و عمرش را طولانی‌تر کنیم.
سایت نیما بهنود همراه با طرح‌هایش

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۷, جمعه

تلسکوپ جهان گستر مایکروسافت،آسمان گوگل را به زمین آورد

نسخه ابتدایی نرم افزار آسمان نمای شرکت مایکروسافت با نام "تلسکوپ جهان گستر" در دسترس همگان قرار گرفت. پس از ماهها انتظار، مسئولان شرکت مایکروسافت به وعده خود برای طراحی نرم افزار آسمان نما جامه عمل پوشاندند و نسخه ابتدایی این نرم افزار را با نام تلسکوپ جهان گستر (World Wide Telescope) برای استفاده عموم مردم بر روی شبکه وب قرار دادند. آنچه در ابتدا، پس از نصب این برنامه به چشم می خورد، بدون شک برتری تمام جانبه قابلیتهای این آسمان نما، نسبت به آسمان نمای شرکت رقیب مایکروسافت با نام گوگل اسکای یا همان آسمان گوگل در محیطی دلنشین و زیبا است. دارا بودن مجموعه ای بی نظیری از بیش از 200 تصویر تلسکوپ فضایی هابل، بیش از 50 تصویر تلسکوپ فضایی اسپیتزر (در ناحیه فروسرخ) ، نزدیک به 30 تصویر تلسکوپ فضایی چاندرا (در ناحیه پرتوهای ایکس)، به همراه مجموعه ای از تصاویر پیمایش آسمان در بخش های فروسرخ، ریزموج و رادیویی، این آسمان نمای آن لاین را منحصر به فرد کرده است. علاوه بر آن داشتن مجموعه صورتهای فلکی، مجموعه نام ستارهها، مجموعه نام اجرام اعماق آسمان و مجموعه اجرام مسیه، در کنار جستجوی پیشرفته آن در منابع قوی ترین پایگاه دادههای اجرام سماوی جهان با نام سیمباد (SIMBAD)، هم بر راحتی دسترسی آن نسبت به باقی آسمان نماهای آن لاین افزوده شده و هم این نرم افزار را تبدیل به آسمان نمای مورد استفاده حرفه ای ها کرده است. آسمان گوگل یا گوگل اسکای بیشتر مورد استفاده حرفه ای های نجوم آماتوری قرار می گرفت ولی تلسکوپ جهان گستر مورد استفاده تحصیل کرده های دانشگاهی علم نجوم نیز قرار می گیرد. تلسکوپ جهان گستر برای نخستین بار در جهان علاوه بر قابلیت نمایش آسمان با استفاده از قوی ترین منابع داده ای جهان مانند SDSS و DSS در ناحیه مرئی، امکان نمایش تمام آسمان را در نواحی غیر مرئی رادیویی، ریزموج، فروسرخ، ماورا بنفش، ایکس و گاما را در چند زیرمجموعه فراهم کرده است. قابلیت رصد آسمان، مشاهده سیارات و زمین از فضا و همچنین دید پانورامای مریخ نوردهای روح و فرصت از سطح مریخ، به همراه امکان بزرگنمایی از دیگر مشخصات ویژه این آسمان نما است. امکان مشخص کردن منطقه رصدی در هر نقطه دنیا با قابلیت مشخص کردن میدان دید تلسکوپی و دوربین نجومی متصل به آن نیز در کنار امکان هدایت تلسکوپ قرار گرفته و از این رو تصویربرداری از اجرام سماوی را برای منجمان راحتتر از پیش کرده است. با وجود همه این امکانات بی نظیر برای آسمان نمای آن لاین، مایکروسافت برای حذف رقیب خودش، آسمان گوگل، اقدام به قراردهی امکان عضویت گروههای نجومی مشهوری همچون مجله آسترونمی (Astronomy)، مجله اسکای اند تلسکوپ (Sky & Telescope) و گروه طرفداران شرکت مید (Meade 4M) کرده است. شما برای دریافت این نرم افزار با حجم 20.8 مگابایت، می توانید به وبگاه رسمی تلسکوپ جهان گستر (WorldWideTelescope.org) مراجعه کنید. برای نصب و اجرای این برنامه، نیاز به حداقل رایانه ای با سرعت پردازش دو گیگاهرتز، یک گیگابایت رم، یک گیگابایت حافظه خالی، کارت گرافیکی 128 و نمایشگر با قابلیت نمایش 1024 در 768 یا بالاتر در محیط ویندوز اکس پی با بسته خدماتی 2 و یا در محیط ویندوز ویستا است. اتصال به اینترنت نیز بنابر اعلام شرکت مایکروسافت بایستی حداقل 56 کیلوبیت در ثانیه باشد